سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

غروب خورشید

Powerd by: Parsiblog ® team.
همیشه(پنج شنبه 87 فروردین 29 ساعت 2:31 عصر )

 

همیشه با خودم فکر میکردم اگه روزی بگی دوستم نداری و بری چی به سرم میاد؟

همیشه با خودم فکر میکردم من و تو میتونیم ما شیم.

همیشه با خودم فکر می کردم عشق یعنی عشق ما.

دلدادگی یعنی دلدادگی ما.

صبوری در عشق جزئی از راه عشقه.

همیشه با خودم فکر میکردم به من دروغ نمیگی.

همیشه فکر میکردم هیچ کس در قلبت جز من زندانی نیست.

همیشه ... همیشه .....

حالا که رفتی تازه فهمیدم :

همیشه من در اشتباه بودم


» افتاب
»» نظرات دیگران ( نظر)

   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
همیشه
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 0 بازدید
بازدیدهای دیروز: 4 بازدید
مجموع بازدیدها: 11551 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

غروب خورشید
افتاب
سلام سلام خود را روی برگ برگ درختان گیلاس نوشته و بر بالین پرستوهای مهاجر میبندم و برای تو میبندم و برای تو ای عزیز از جانم میفستم. سلام این عاشق دل شکسته را پذیرا باش. یه حرف روی دلم مانده که دفعه میبینمت میخواهم بگم نمیتوانم و دلم گرفته و یاد کلمه دوستت... را برای من تدائی میکنم. چند رو است که صدای عشق را در گوشم حس می کنم. به خدا ... به خدا... دوستت دارم. تو تنها کسی هستی که به اون اعتماد کردم و راز این عاشق را برای او باز کردم . اگه بگی دوست ندارم میرم میرم تواوج غربت و تنهای خودم بمیرم عشق ابدی من شادمهره واهنگ مورد علاقه من دست تو تو دست من بود دلت اما جای دیگه تو خودت خبر نداری اما چشمات اینو میگه ...
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «
 
<*Time1 مدیا پلیر WeblogSubject*>